مقالات بازاریابی
نحوه انتخاب یک کسب و کار
برای اینکه شغلی با آینده ای موفق(درخشان) انتخاب کنیم بایستی از کجا شروع کنیم؟
سؤالات اساسی جهت شروع یک کسب وکار
با پاسخ به چند سؤال ساده زیر می توان زمینه کسب وکار مورد نظر خود را یافت و دریابیم برای اینکه شغلی با آینده ای درخشان داشته باشیم باید از کجا شروع کنیم؟
به چه کاری علاقهمند هستیم و با عشق انجام خواهیم داد؟
با عشق کار کردن یعنی به قدری علاقه به حرفه خود داشته باشیم که تنها به خاطر درآمدش دست به کار نشویم، بلکه به خاطر لذتی که از انجام آن می بریم به آن کار بپردازیم و براساس قانون جذب، درآمد نیز به همراه آن محقق خواهد شد. وقتی کاری را با علاقه انجام دهیم تمامی فوت وفن آن را خواهیم آموخت و هر روزی که می گذرد در کارمان خبره تر می شویم و به داشته های کاری مان اضافه می شود که این بزرگ ترین سرمایه است و برخلاف دارایی های مالی در هیچ شرایطی امکان از بین رفتن ندارد. بنابراین میتوان از این سرمایه به عنوان نقطه قوت خود برای ایجاد یک کسب وکار یا یافتن کار جدید استفاده نمود.
به عنوان مثال، اگر به اتومبیل و مباحث مربوط به آن علاقه داریم و اطلاعاتی بیش از دیگران در این زمینه داریم پس شغل های مربوط به اتومبیل همچون فروش لوازم یدکی، مکانیکی، اسپورت اتومبیل و ... در اولویت مان باشند.
نمونهای از کارکنان علاقه مند نسبت به کار خود
نمونه ای از کارکنان بی علاقه نسبت به کار خود
در چه کاری توانایی، تجربه و استعداد بیشتری داریم؟
برای مثال اگر قبلاً در کار فروشندگی قطعات کامپیوتر بوده ایم و همچنین رشته کامپیوتر را خوانده ایم و استعداد فروشندگی هم داریم، پس فروش و خدمات کامپیوتری، طراحی سایت و ... میتواند از انتخاب های مناسب شغلی برای آینده مان باشد.
قابل ذکر است باید در حرفه خود به روز باشیم و با مطالعه و گذراندن دوره های حرفه ای مرتبط با شغلِ خود، همواره فاصله خود از رقبا را حفظ کنیم، در غیر این صورت دیگران گوی سبقت را از ما می ربایند و به آهو های آخر نزدیک و نزدیک تر می شویم. به قول برایان تریسی: «اگر روزی یک ساعت مطالعه در زمینه کسب وکارمان داشته باشیم، جزو مطلعترین افراد در حرفه مان خواهیم شد.»
از فرمایشات حضرت علی (ع) است که می فرمایند: «مسلمانی که امروزش با روز قبل یکسان باشد زیان کرده است.» بنابراین بهبود مداوم را باید سر لوحه کارمان قرار دهیم. این فرمایش حضرت علی (ع) بهقدری مفهوم مدیریتی دارد که می توان ساعت ها در رابطه با آن بحث کرد. بهطور مثال، زیربنای تفکر سیستمی که یکی از پایه های اصلی اش «بهبود مستمر» است دقیقاً مطابق با مفهوم این کلام است که بیش از 1400 سال پیش بیان شده در حالی که سابقه ی علم مدیریت به 200 سال هم نمیرسد.
در چه کاری نزدیکان مان می توانند پشتوانه مالی، علمی و عملی ما باشند؟
مثلاً پدرتان در شغل کفاشی بوده یا یکی از دوستانتان در حرفه ای جزو بهترین هاست و می توانید از تجربه آن ها استفاده کنید. البته کسانی را باید به عنوان پشتوانه در نظر گرفت که برادری خود را ثابت کرده باشند، زیرا بسیاری از افرادی که دم از حمایت می زنند فقط در حد حرف است و هنگام عمل، عقب می کشند. بنابراین قبل از شروع کار آن ها را بیازمایید و شناخت کافی بهدست آورید تا اثبات گفته شان برایتان قطعی شود.
در منطقه ایجاد کسب وکارمان، دیگران (رقبا) در چه کاری ضعیفاند؟
با توجه به بندهای قبلی، باید شغلی را در نظر بگیریم که رقبای کمتری در محدوده فعالیت ما حضور داشته باشند و با توجه به قابلیت هایمان قادر به انجام آن کار در سطحِ ما نباشند. هر چقدر کار سخت باشد و تلاش بیشتری برای انجام آن نیاز باشد بهتر است چون دیگران کمتر به فکر انجام آن میافتند.
با توجه به فرصتهای محیطی در چه کاری آینده روشنی متصور است؟
توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی منطقه موردنظر برای ایجاد کسب وکار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به عنوان مثال برای کسی که در شمال ایران زندگی می کند، توجه به دریا، جنگل، توریست و شغل های مرتبط جزو فرصت های خدادادی و اولویت هاست.
چه تهدیدهایی برای ایجاد یا ادامه کسب وکارمان وجود دارد؟
امکان ایجاد رقبای قدرتمند، تغییر سیاست های دولت در رابطه با حرفه ی ما، تغییر عادات مصرف مردم، تغییر تکنولوژی و ... از جمله مواردی هستند که برای انتخاب یک شغل مناسب باید درنظر گرفت.
برای مثال، آشپزخانه ای مرکزی در شهرمان راه اندازی می کنیم. چند هفته بعد یک شرکت معتبر با سرمایه و امکانات بسیار بیشتر در نزدیکی ما شروع به فعالیت می کند (رقبای قدرتمند)، از طرفی دولت بخشنامه ای صادر می کند که هر آشپزخانه مرکزی علاوه بر امکانات فعلی باید زمینی مازاد داشته باشد (تغییر سیاست های دولت)، همچنین با توجه به افزایش آمار بیماری های قلبی مردم به سمت غذاهای خانگی روی می آورند (تغییر عادات مردم) و در نهایت با ایجاد سیستم های جدید فروش اینترنتی سبک سفارش پذیری قبلی تغییر می یابد (تغییر تکنولوژی)، بنابراین لازم است همیشه از تغییرات اطرافمان آگاه باشیم و قبل از ایجاد مشکل، راهکار را پیدا کرده و بهسرعت اجرایی نماییم.
به عنوان یک تجربه شخصی باید عنوان کنم، حدود 10 سال پیش در شرکتی لامپ ساز مشغول به کار بودم که 30 سال سابقه تولید در کشور داشت، اما بهدلیل متعدد بودن سطوح مدیریت، تصمیم گیری برای ایجاد تغییر بسیار کند پیش می رفت. در نتیجه هر محصول جدیدی که وارد بازار میشد، بررسی و تولید آن در شرکت نسبت به رقبای دیگر آن قدر کند انجام می شد که باعث می گردید بیش از 100 رقیب بزرگ و کوچک سریعتر به تولید و فروش آن محصول اقدام کنند و این شرکت با تمام تواناییهای بالقوه در تأمین نیاز بازار از رقبایش عقب بماند و نتیجهاش ضعیفتر شدن سهم بازار این شرکت تا کنون بوده است.
هدف و دورنمای کسبوکارمان چیست؟
هدف گذاری شرط شروع و موفقیت در هر کسب وکاری است. همواره باید دورنمای فعالیت خود را مشخص کنیم، یعنی میخواهیم به چه جایگاهی از نظر تعداد مشتریان، حجم فروش، میزان درآمد، سود و ... برسیم و آیا در شغلی که انتخاب کردهایم میتوان به آن نقاط برسیم یا خیر؟
نقطه سربهسر کسبوکارمان در چه تعداد از کالا یا ارائه خدمات است؟
برای شروع هر کسب وکاری یکسری هزینه های اولیه و ثابت وجود دارد که در ابتدای کار به ما تحمیل می گردد و تا میتوانیم باید این هزینهها را کاهش دهیم تا با فروش در زمان کمتری بتوان جبرانشان نمود. هر چقدر هزینههای اولیه بالاتر باشد، امکان رسیدن به نقطهی سودآوری دیرتر میشود و حتی امکان دارد دیگر دیر شده باشد. با دانستن این مطلب تکلیفمان مشخص میشود که چه مدت طول میکشد تا هزینههایمان را جبران کنیم و آیا میتوانیم این مدت را سپری کنیم و از پس عدم درآمد مازاد برآییم یا خیر؟
مدتی پیش، با صاحب یک فستفود و رستوران صحبت میکردم که بیش از یک میلیارد تومان برای تجهیز و دکوراسیون فروشگاهش هزینه کرده بود و پس از 6 ماه دیگر توان خرید مواد اولیه را هم نداشت. اگر مالک رستوران قبل از انجام این هزینهها، مدت زمانی که باید سپری میکرد تا به نقطهی صفر (سربهسر) برسد را میدانست، قطعاً تفکر بیشتری میکرد و شاید اگر میدانست با هزینههایی که کرده رسیدن به نقطه صفر بیش از یکسال طول میکشد، حتی وارد این کار هم نمیشد. متأسفانه ایشان خانهاش را فروخت تا یکسال دوام بیاورد، اما اکتفا نکرد و هر ماه بر بدهیهای معوقهاش اضافه شد تا جایی که طلبکاران به اموالی که قابل رؤیت بود دستدرازی کردند و نتیجه کار هم مشخص بود.
اهمیت تعیین نقطهی سربهسر زمانی مشخص میشود که در برخی موارد، آن تعداد فروش یا محال است یا آنقدر برای رسیدن به آن، زمان نیاز است که سرمایهگذاران و وامدهندگان نمیپذیرند که سرمایه خود را بخوابانند و در بین راه ما را رها خواهند نمود.
در مورد نتیجهی این بحث میتوان گفت که بازار در حالیکه میتواند بسیار جذاب و پرسود باشد، با عدم تحلیل درست و علمی میتواند بسیار پرخطر و خانمانبرانداز نیز باشد. شاید دلیل اصلی که بسیاری از پدران ما توصیه به شغل کارمندی میکنند همین تجارب تلخی باشد که از برخی از بازاریان دیدهاند، اینکه فردی در برههای بسیار برو بیایی داشته اما مدتی بعد به ورشکستگی و زندان رسیده است.
در این کتاب روشهایی به شما پیشنهاد میشود که ریسک ورشکستگی را تقریباً به صفر میرساند. اگر می خواهید کسب وکاری راه اندازی کنید که نسل های بعد از شما هم با اطمینان و بدون ریسک ورشکستگی از آن ارتزاق نمایند، تنها شرط آن است که عجله را از دستور کار خود خارج کنید.
برگرفته از کتاب بازار در دستان شماست
شماره واتساپ ما : 09115704185
آدرس اینستاگرام ما : https://www.instagram.com/pashamarketing.ir/?hl=en
ارسال نظر
گروه مقالات
- (4)بازاریابی دیجیتال
- (8)بازاریابی و تبلیغات
- (27)ویدیو آموزشی
- (9)تکنیک های سرپرستی
- (5) مدیریت مالی و اصول حسابداری
- (4)فایل صوتی
- (7)برندینگ
- (37) فروش و مذاکره
- (9)هدفگذاری و تفکر سیستمی
- (7)مصاحبه با کسب و کارها
- (9)کارآفرینی و استارت آپ
- (2)تعهدنامه تغییر عادت
- (2)کتاب بازار در دستان شما
- (1)سمینار رازهای درآمد میلیاردی
- (2)معرفی فيلم های كارآفرينی
- (2)وبینار آموزشی
- (1)رشد فردی و دانش عمومی
نظرات